تفاوت های رابط کاربری و تجربه کاربری (یا همون UI و UX)

در محیط خلاق و تکنیکال امروز، عبارات ui و ux بیش از هر زمانی استفاده می‌شود.  درکل، این اصطلاحات، در سالهای اخیر از سرواژه سازی و اختصار دو عبارت user interface (رابط  کاربری) و user experience (تجربه کاربری) به وجود آمده‌اند.

اما مشکلات ما با این اصطلاحات جدید، فراتر از نام‌گذاری آنهاست. متأسفانه، این اصطلاحات به سرعت به کلمات کلیدی خطرناکی تبدیل شدند: استفاده‌ی مبهم، غیرِ دقیق و در اغلب موارد، کاملا نامرتبط با موقعیت از این اصطلاحات، به یک مشکل ثابت برای تعداد بسیار زیاد و روبه‌افزایشی از افراد حرفه‌ای از جمله: جامعه طراحان و جامعه توسعه‌دهندگان محصولات تبدیل شده است.

فهم صحیح تفاوت‌ها، روابط و کاربرد هر یک از این اصطلاحات برای هر دو گروه کاربردی و ضروری است.

UI != UX

شایع‌ترین اشتباهی که شما در محل کار، صحبت با مشتری، ارائه‌های شغلی و یا رزومه‌ها می‌بینید و می‌شنوید، کاربرد سهوی و جابه‌جایی محل استفاده از این اصطلاحات است.

در بسیاری از موارد، این که یک طراح رابط کاربری، به طور پیش فرض روی تجربه کاربری تمرکز داشته باشد، یا آن‌را متوجه شود، انتظار نابه‌جایی است زیرا کار آنها در ارتباط مستقیم با کاربر است. یک حقیقت ساده وجود دارد و آن این است که، رابط کاربری، تجربه کاربری نیست!

این سردرگمی‌ها ممکن است بدلیل شروع هردو کلمه مختصر شده، با حرف U باشد. که این نیز به احتمال زیاد از همپوشانی مجموعه مهارت‌ها در هر دو حوزه ناشی می‌شود. به طور قطع آنها حوزه‌های مرتبطی هستند و در حقیقت، بسیاری از طراحان در هر دو زمینه آگاه و توانا هستند.

با اینحال، علی رغم همپوشانی، هر دو زمینه از لحاظ ماهیت – و از آن مهمتر – در اهداف کلی و قلمرو با یکدیگر تفاوت دارند. رابط کاربری روی عناصر واقعی که در ارتباط با کاربر هستند تمرکز دارد. (همان، متدهای فیزیکی و فنیِ ورودی و خروجی)

UI به مجموعه راه و روش‌ها و عناصر که به کاربر امکان تعامل با سیستم را می‌دهد گفته می‌شود. این، شامل جزئیاتی مثل نحوه واکنش کاربر به سیستم، به یاد آوردن سیستم و استفاده دوباره از آن نمی‌شود.

این مسائل ما را به سمت تجربه کاربری می‌برد.

اغلب نتیجه نهایی در تجربه کاربر بیشتر از رابط کاربر است و به عبارتی می توان گفت مهم تر است .

شما می توانید با قرار دادن UX به عنوان هسته اصلی برند خود به بهترین نتیجه برسید .

می توان گفت یک برند اساسا مجموعه ای از تجربیاتی است که شخص با یک شرکت و یا سازمان دارد . تجربه کاربر UX یک هدف است .

تجربه کاربری علاوه بر این که به عنوان رسیدن به ارتباط از آن استفاده می شود ، در ایجاد محصولات و تعامل با یک سازمان نیز از آن استفاده می شود و به عنوان هدف از آن نام میبریم .
می توان گفت هراثر مطلوب یا مثبتی که در جریان کاری شما ایجاد شود نتیجه ی تجربه کاربری خوبی است که داشته اید .

UX بر موفقیت کل جریان شما متمرکز است .

در پایانِ یک رابطه و تعامل ، تنها چیزی که میتوانیم با آن کاربر را ترک کنیم “حافظه ” می باشد.

همانطور که همه ما می دانیم ، حافظه انسان حیرت انگیز است اما ناقص است.
هر جزئیاتی به مؤلفه های یک تجربه کاربری خوب کمک خواهد کرد، اما وقتی به همه ی جزئیات به خوبی رسیدگی شود، کاربرمحصولات و خدمات شما را به روشی که برای آن ایجاد کرده اید به طور کامل به یاد خواهد آورد.

UX حاوی یک تصویر بسیار بزرگتر از UI است اما هنوز هم برای به پیش بردن آن به کوچکترین جزئیات اعتماد دارد و از آن ها استفاده می کند .

با داشتن دانش UX شما دارای یک قدرت بالایی خواهید بود که در توسعه محصول و خدمات خود میتوانید از آن بهره ببرید و نتیجه مطلوب را کسب کنید .

رابط کاربری یک ابزار است

رابط کاربری یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که در بکارگیری تجربه کاربری بسیار عالی و حائز اهمیت است .

چرا ؟ زیرا یک رابطِ قابل لمس و مشهود روشی است که کاربر به وسیله آن می تواند با ما در ارتباط و تعامل باشد .

UI خط مقدم است . این جمله بهترین توضیح برای این است که چرا این دو اصطلاح غالباً بصورت متقابل استفاده می شوند یا به صورت ترکیبی به کار می روند.

استفاده نادرست خطرناک است

ارتباطات پیچیده است و می تواند گیج کننده باشد.

توسعه دقیق و تخصصی اصطلاحات امکانات باعث می شود که ایجاد ارتباطات آسان تر شود .
رابط ها و تجربیات به معنای واقعی کلمه برای کابر نمایان نمی شوند .

باید آن ها را به ساده ترین زبان و به طورکامل توضیح دهید که به راحتی بتوانند با سازمان یا شرکت شما تعامل داشته باشند .

در این صورت می توانید یک اثر قدرتمند در کابران ایجاد کنید .

ممکن است شما وقت و هزینه بسیار بالایی را به طور نادرست صرف کرده باشید در نتیجه وقت و هزینه شما هدر رفته و همچنین شرکت از فعالیت اصلی خود دور شده و خدمات و محصولات شما نیز به هدر می رود .

استفاده نادرست از مفاهیم می تواند فاجعه بار باشد اما اگر از مفاهیم به درستی استفاده کنید خواهید دید که نتیجه دلخواه را خواهید گرفت .

پیدا کردن یک طراح مناسب

برخی از شایع ترین موارد عدم استفاده از UI و UX در مواردی است که بیشترین اهمیت را دارد .

در حال حاضر پیدا کردن افرادی عالی برای مشاغل تخصصی مانند طراحی رابط کاربری و طراحی تجربه کاربر بسیار دشوار است.

اما مطمئناً وقتی این مهارت ها و تمرکز بر طراحی به اشتباه معرفی شود ، استخدام شخص مناسب برای این کار دشوارتر است. استخدام یک متخصص پرهزینه است و البته استخدام یک نفر که نمی تواند مشکل مورد نیاز شما را حل کند پرهزینه تر می باشد.

در بیشتر مواقع ، الزامات و مسئولیتهای شغلی یک طراح UI را به فردی می دهند اما از او مسئولیت و انتظارات یک طراح UX را می خواهند و حتی گاهی طراح خود این مهارت ها را جا به‌جا به کار می گیرد و انتظاری که از آن دارید را فراهم نمی کند.

مسئولیت این مشکل

چه یک طراح UI یا UX باشید ، می توانید از تمامی عناصر طراحی بهره ببرید .
طراحی راه حلی برای یک مشکل است.

هنگامی که نقش ها به وضوح تعریف و درک جهانی می شوند ، پرداختن به مشکل ، ارائه راه حل و اجرای آن بسیار ساده تر است.

در مورد UI و UX ، معمولاً مشکل در شرایطی ایجاد می شود که مسئولیت رابط و تجربه به یک طراح واگذار می شود که به سادگی توانایی کنترل کلی هر دو جنبه را ندارد.

اگر توانایی و مهارت حل مشکلی را نداشته باشید ، برعهده گرفتن مسئولیت حل مشکل بسیار سخت می باشد .

یک طراح UI ممکن است توانایی ایجاد طرح های تعاملی ، نمادها ، رنگ ها ، متن را داشته باشد و روی تعدادی از عناصر دیگر تأثیر مطلوب بگذارد که مشکلات مربوط به تعامل مستقیم با کاربر را برطرف می کند.

این عناصر( عناصر رابط کابری ) ابزاری خارق العاده برای تأثیرگذاری بر تجربه کاربر هستند اما تنها بخشی از معادله هستند.

تجربه کاربر تحت تأثیر بسیاری از مواردی از قبیل بازاریابی ، سرعت ، کارایی عملکرد ، طرح رنگی ، شخصیت ، پشتیبانی مشتری ، انتظارات تعیین شده ، رویکرد مالی ، تجسم و … قرار گرفته است .

این منصفانه یا عملی نیست که به طراح UI بگوییم که باید مسئول همه این موارد و موارد دیگر باشد .

اینگونه است که شرایط تجربه کاربری نمی تواند به درستی طراحی شود.

اگر این وضعیت برای یک طراح UX هم باشد توانایی انجام آن را نخواهد داشت و یا به درستی نمی تواند تاثیرکار خود را به نمایش بگذارد.

موضوع اصلی تخصص داشتن در هر حوزه می باشد و این طور نیست که یک طراح نتواند هر دو حوزه را اداره کند.

بلکه مهارت کافی در استفاده از ابزارها و توانایی حل مسئله مورد بحث است.

از نظر کارآمد بودن ، یک طراح بدون هیچگونه ابزار برای طراحی به عنوان یک فرد بدون مهارت و دانش شناخته می شود و به همان اندازه ناتوان خواهد بود.

نتیجه

اولین قدم برای حل یک مسئله ، درک این موضوع می باشد که چه کاری باید انجام دهیم .

درک تفاوت بین UI و UX یک مهارت فوق العاده است با نتایجی حیرت انگیز.

استخدام شخص مناسب برای این شغل بهترین راه حل برای حل مشکل است.

دانش صحیح از اصطلاحات UI و UX یک روش ساده برای تسهیل ارتباطات بهتر ، حل بهتر مشکلات ، طراحی بهتر و تجربه بهتر کاربر است.